
عدد سه، آغاز نظم است.
اگر عدد یک نماد وحدت باشد، و عدد دو نماد تضاد، عدد سه لحظهایست که این دو با هم ترکیب میشوند و ساختار میسازند.
سه، عدد تعادل است—نه ایستایی عدد یک، نه کشمکش عدد دو، بلکه نقطهی توازن میان آنها.
در عرفان اسلامی، عدد سه جایگاه ویژهای دارد.
در بسیاری از متون عرفانی، تقسیمبندیها بر اساس سهگانگی انجام میشود:
سه عالم (ملک، ملکوت، جبروت)، سه مرحلهی سلوک (شریعت، طریقت، حقیقت)، سه نور (عقل، عشق، ایمان).
در اثر «کشفالاسرار» میبدی، ساختار درونی متن بر پایهی عدد سه بنا شده و مفاهیم عرفانی در قالب سهگانهها بیان شدهاند.
در فلسفه، عدد سه نماد «دیالکتیک» است:
تز، آنتیتز، سنتز.
یعنی یک ایده، مخالفتی پیدا میکند، و از دل این تضاد، ترکیب تازهای زاده میشود.
این ساختار سهگانه، پایهی بسیاری از نظریههای شناخت و تحول است.
در منطق، عدد سه آغاز طبقهبندی است.
با یک، فقط وجود داریم.
با دو، تفاوت را میبینیم.
با سه، میتوانیم دستهبندی کنیم، مقایسه کنیم، و معنا بسازیم.
در نمادشناسی، عدد سه اغلب با کمال، تمامیت، و هماهنگی همراه است.
مثلث، اولین شکل هندسی پایدار است.
در بسیاری از سنتها، سه نماد آسمان، زمین، و انسان است.
یا پدر، مادر، و فرزند؛ گذشته، حال، آینده؛ تولد، زندگی، مرگ.
در نهایت، عدد سه فقط یک عدد نیست.
سه، لحظهی تبدیل تضاد به معناست.
سه، عدد ساختار، گفتوگو، و امکان است.


























