
عدد چهار، عدد ساختار است.
اگر عدد سه نماد ترکیب و معنا باشد، عدد چهار لحظهایست که معنا به شکل در میآید—در قالب ماده، جهت، و تجربه.
در عرفان اسلامی، عدد چهار اغلب با عناصر اصلی هستی مرتبط است:
آب، آتش، خاک، هوا.
این چهار عنصر، پایهی آفرینشاند و در بسیاری از متون عرفانی، نماد ابعاد مختلف وجود انسان نیز هستند.
در سنتهای عرفانی، عدد چهار همچنین با چهار مرحلهی سلوک یا چهار دروازهی شناخت همراه است.
مثلاً در برخی متون، انسان برای رسیدن به حقیقت باید از چهار مرحله عبور کند:
تن، روان، عقل، و روح.
در فلسفه، عدد چهار نماد جهان محسوس است—جهانی که در آن جهتها، ابعاد، و موقعیتها معنا دارند.
چهار جهت اصلی (شمال، جنوب، شرق، غرب)، چهار فصل سال، و چهار مرحلهی زندگی (تولد، رشد، بلوغ، مرگ) همگی بر پایهی عدد چهار بنا شدهاند.
در منطق و ریاضیات، عدد چهار اولین عددیست که میتواند یک ساختار پایدار هندسی بسازد: مربع.
مربع، نماد ثبات، تعادل، و نظم است.
در معماری سنتی نیز، بسیاری از بناهای مقدس بر پایهی مربع یا چهارضلعی طراحی شدهاند.
در نمادشناسی، عدد چهار اغلب با زمین، واقعیت، و تجربهی ملموس همراه است.
در برابر عدد سه که نماد معنا و ترکیب است، عدد چهار نماد تثبیت و تحقق است.
در نهایت، عدد چهار فقط یک عدد نیست.
چهار، عدد جهان است.
عدد تجربه، ماده، و ساختاری که در آن معنا میتواند زیسته شود.


























